از " فقه ايستا " تا " فقه پويا " . . . . . دکترمجتبی کرباسچی
به مناسبت اول ذی الحجه سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه
و
در حاشـــيه ممنوعــيت ورود بانـوان به ورزشگاهــها :
از :
" فـقــه ایـسـتا "
تا :
" فـقــه پــویــا "

امروز خبر دادند ورود بانوان برای تماشای فوتبال آزاد می شود
و فردا دلسوزان و دوستداران متشرع ِعفــت و عفــاف ، وطرفداران پاكـی و پاكدامنی دلگیر شدند برآشفتند و تهدید کردند
و پس فردا خبر آمد برای احترام به نظر بزرگان و رجال دینی ورود خانم ها به ورزشگاهها ممنوع شد.
با این خبر و قانون نه آسمان به زمین آمد ! و نه زمین به زيرزمین رفت ! و نه در فرهنگ سنتی ما زنان فوتبالـدوست زیادند و نه آنانی هم که طرفدار و دنباله رو فوتبال هستند میلی به حضور شخصی در ورزشگاه دارند و غالباً دورا دور از سیما ملاحظه می کنند.
با این مقدمه و تفسیر نه مشکلی مشکل تر شد نه دردی بی درمان ماند ، نه ناموسی بی ناموس شد.
ولی . . . !
ولی این امر جالب هرگز از دید تیزبین آنانی که دل در گرو پیشرفت جامعه ایرانی اسلامی دارند ، دور نماند.
من تفاوت این دو دید متفاوت ِ متشرعان دلسوز اما تاثـیر پذیر جامعه کنونی مان را ، از لحاظ
جامعه شناسی ِ دید های گوناگون حوزه ، در دو نگرش :
« فــقه ایستــا » و « فــقه پویــا »
جویا می شوم :
نخست : فقــه ایستا
طرفداران « فـقه ایستا » دلسوزان کتابی و عزلت گیران خانه نشین هستند.
آیا آنان که از ورود بانوان به ورزشگاه ها دلواپس بودند آیا نمی دانستند در جايی که در میدان های استاندارد فوتبال ، فاصله شرق و غرب یا شمال و جنوب چند ده متر است، درجای جای شهرهای ما ، تاریک خانه هايی به نام سینما ، تئـاتر و ویدیـو کلوپ وجود دارد که دختر و پسر در کنار هم می نشینند که حتی برخی از این اماکـن به جای دیدن فیلم ، محلی برای نجوای عاشقانه لیلی و مجنون های شهر شده است ! ؟ و اين در حالی بود که قرار بود در ورزشگاه و میدان فوتبال دخترها و پسرها از چند ده متری جدا از هم باشند !
آيا آنان نمی دانستند كه با چت وموبايل وپيامك وsms دختر و پسر های ِ نامحرم هميشه در كنار هم نشسته اند وبا پيام ها وحرف های در گوشیِ ، عاشقانه دل مي دهند و دل مي برند ! ؟
پس این محدوديت وممنوعيت ورود بانوان به ورزشگاهها یعنی چه ؟
بگويم يعنی چه ؟
یعنی اينكه : در خانه نشستن و نظر دادن ! آیا غیر از این است ؟
اما " فــقه پویا " چه می گویــد :
در فقه پـویا ، حاجی آقای شیعه ی دو آتـشه ، با پیـشانی پینه بستـه که هـرگـز حاضر نـیـست در
" خانه ی خودش " مُهر و جانماز را کنار بگذارد ولی وقتی به " خانه ی خدا " رسيد بدون مُهر در کنار برادران اهل سنت خود مُهر گـِِلی را با مـِهر و محبت دینی و اسلامی جمع می کند تا بلكه این مُهر گِلی به سنگی سخت و خارا مبدل شود ، تا با اتحاد هم ، اين سنگ را به دست طفلی زخمی و خونين دل در بيت المقدس دهد تا او با پرتابـش بر اشغالگران پيام دهد که بدانید :
دنيای اسلام با همه ی اختلافشان با ماست !
يادمان باشد ، با آنکه" اصول دین " سه تاست ولی شیعه با افزودن عدل و امامت آن را پنج تا کرد
( اصول مذهب ) ، لذا شیعه سخت معتقد است شرط اول امامت جماعت محرز شدن عدالت امام است ،
علیرغم این حکم محکم شیعه ، " فـقه پـویا " در مکه به امامت نه یک سنی ِ درباری که یک
وهابی ضد شیعه نماز می خواند !!!
و جالب اینکه این فتوا نه ازسوی یک فرد سیاسی و دیپلماتیک و محافظه کار بلکه از جانب کسی است که یک تـنه ديـپلماسی شرق و غرب را به ريشخند گرفت و سلمان رشـدی را گوشمـا لی و
خانه نشين كرد و صریحاً وصیت و نصیحت کرد: که اگر « دنـیا » با تمام قدرت و قوایش در مقابل
« دین» ما بایستد ما هم با تمام نیرو مقابل تمام « دنـیای » آنها ایستادگی و مقاومت خواهیم کرد.
بگذريم . . . . .
حال که امروز" سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه " می باشد ، و صحبت از"بانوان"است
جا دارد دیدگاه وتفكر این دو طیف را در قبال خدای عفت و عفاف یعنی فاطمه زهرا (ع) بدانیم :
در « فقه پویا » که ریشه در " تشیع علوی " دارد ، « فاطمه، فاطمه است »
از نظر آنان فاطمه کسی است که در همان روز ازدواجش لباس هایش را به ایتام و فقرا هدیه کرد
ولی « فقه ایستا » که زایيده « تشیع صفوی» است در حجره و خانه و مسجد و مكتب ، کتاب به کتاب، سطر به سطر و لغت به لغت ، در بدر دنبال قبر این دردانه پیامبر می گردند ، با آنکه می دانند پیکر پاک و مطهر ایشان در بهشت بقـیع مدفون است ولی سخت مشتاق است تا بداند کجای بقیع است ؟
صد البته تحقیق و تفحص نه بد که خيلی هم خوب و قابل تقدیر است .
شايد بگویید بيان مکرر حرم گمشده ی اين بانوی بزرگ اسلام تاکیدی بر مظلوميت او وعلی است ، من هم قبول دارم و چند ماه پیش خود ِمن هم در همين وبلاگ در « پرواز علی » بر آن تاكيد كردم .
ولی حرف من این است كه یافتن دقیق حرم ایشان هيچ دردی از عفت دست خورده جامعه ما را حل نخواهد کرد.
می دانید درد جامعه ما کجاست؟
پس خوب گوش كنيد :
در جايی که فاطمه در شب عروسی خود جامه ولباسش را تقدیم فقرا کرد ، ولی امروزه در جایی که در شهرمان شبی نيست كه گرسنه ای سر بر بالین گذارد ، لباسهای ِ چند ميليونی ِ يك شبه ی عروس خانم از يك طرف ، و اسراف های ِ بي رويه در تشريفات مرسوم به جايی رسيده كه پس از صرف شام نه ته بشقابهای دست خورده که ته دیسهای دست نخورده را در سطل می ریزند !
شب عروسی یکی از اقوامم به آنان گفتم چرا چنین می کنید ؟
گفتند: اداره بهداشت اجازه استفاده مجدد از آ نان را نمی دهد !
سوال دامادهای جوان و مومن شهر ما از دلواپسان عفت وعفاف بانوان اینست كه :
چرا در جايی كه " مسجد " محل و مكان ازدواج علی و فاطمه بود يعنی محل شادی وشوق وشعف و نور بود ولی امروز نه هر شهروند كه حتی هيچ امام جماعتی جرات ندارد طرح ِعروسی فرزندش را درمسجد بدهد ؟
مگر" مسجد " را براي ختم وعزاداری و هفتم و چهلم و سال و سالگرد ساخته اند ! ؟
مبلغين عزيز و دلسوزعفت و عفاف جامعه ی ما بايد به مومنين نگران شهر جواب دهند كه چرا قيمت خانه ومنزل از شعاع چند صد متری مسجد ارزانتر از نقاط دورتر از مسجد است ؟
واقعا چرا ؟
عزيزان من :
با " ورزشگاه گريزی" با نوان ِما ، مشكلی حل نمی شود ولی " مسجد گريزی " مالـكان مومن و مسلمان دردناك ومقبول نیست ، برای این معضل فکر ِبکری بکنید.
و در پایان :
گرچه دوست نداشتم نا راحت تان کنم ، ولی من شما را به فیلمی مستند بنام « فقر و فحشاء » از
" آقای مسعود ده نمكی " دعوت می کنم . فردی که قطعا مورد وثوق شماست .
واقعیت اینکه من چون طاقت دیدن اینگونه فیلم ها را ندارم آن را ندیده ام، ولی تعریف می کنند :
از دختری می پرسند چرا شما برای تن فروشی به دبی رفتی ؟
او با گریه می گوید :
ما پدری بیمار داشتیم که توان معالجه آن را نداشتیم ، لذا ما سه خواهر بين خودمان قرعه كشی کردیم و قرعه به نام من كه کوچکتر بودم افتاد !
من به دلسوزان عفت و عفاف که می ترسند خانم ها جدا از مردان از فاصله چند ده متری فوتبال ببینند، می گویم مشکل ما قیمت بلیط نیم بها برای بانوان نبود ، درد جامعه ما مشکل قیمتی است که شیوخ عرب منطقه و دُبی بر روی این بچه های فاطمه می گذارند ! ! !
از خانه بیرون بیايید، واقعیات را ببینید و همانطور که ولو اندك پسرها را به بهانه تماشای فوتبال از شیره کش خانه ها به میدان های فوتبال كشانديد. نگذارید دخترها اوقات فراغت خود را در پارک ها یا خانه های مجردی بگذرانند که این مسئولیت شرعی بر شانه شماست .
زن شیعه فاطمه و زینب ، زن عزلت نشین خانه نیست.
یادتان باشد در کاروان اسيران کربلا که مردان هم بودند ، زینب نه يواشكی كه با صدای رسا و شیوا و بلند بر یزیدیان فریاد کشید و همه ی مردان صدای او را شنيدند .
به خدا اگر مرد مظهر زور و قدرت در روی زمين است
ولی زن خدا ی احساس و حساسیت است ، خيلی ظريف و زودرنجنـد ، نكند با سياست های بـی جــا و ناپخته بيش از اين دل نازك آنان را بشكنيم كه آنان مادران امروز و فردای اين مرز و بومند ، همان مادرانی که به قول احاديث شما :
« بهشت زیر پای مادران است »
پس بیـایـیـد به زن اصـيل ونجيب زاده ايرانی اعتماد کنید
به خدا ضرر نمی کنید !
دکترمجتبی کرباسچــی
آذر............. 1386
www.karbaschy.com استفاده از اشعار ومقالات این وبلاگ با نام نویسنده و نام سایت ، بلامانع استولی در غیر این صورت ، مستوجب عذاب وجدان و حرمت شرعی خواهد بود .
سلام