وقتی موسی خواست خدا را ببیند

موســی و خــدا

 

دکتر مجتبی کرباسچی

 

 

همان طور که می دانید " موسی " تنها پیامبری است که مستقیما با خدا صحبت می کرد لذا او را " کلیم الله " و پیروانش را " کلیمی " می نامند .

روزی پیامبر ِِ هم کلام با خدا قصد آن می کند تا خدا را هم ببیند لذا به تنهایی به طور سینا

می رود تا به تــنهایی او را رویت کند .

در آنجا موسی رو به خدا می کند و می گوید : " ارنی " ! می خواهم تو را ببینم

و خدا جواب می د هد : " لن ترانی " ! تو هرگز مرا نخواهی دید !

کسی باید چنین تقاضایی داشته باشد که تاکنون با من همکلام نبوده باشد ولی تو که همیشه با منی ! پس لزومی به دیدن من نداری !؟

در مورد این ماجرا مشاعره ای روی داده است که شنیدنش خالی از لطف نیست

 

شاعر اول این رویداد الهی را چنین به شعر میکشد :

 

چو رسی به طور سينا ،" أرنی " مگوی و بگذر

 که نيرزد اين تمـنـا ، به جواب " لن ترانی "

" أرنی " کسی بگويد که مرا نديده باشد

 تو که با منی هميشه ، چه جواب  " لن ترانی " ؟...

 

ولی  شاعر دوم اینگونه معتقد است :

 

چو رسی به طور سينا ، " أرنی " بگوی و مگذر 

که خوش است از او جوابی ، چه " تری" چه " لن ترانی"

 

دکتر مجتبی کرباسچی

اسفند . . . . . .1387

www.karbaschy.com

 

      استفاده از اشعار ومقالات این سایت با نام نویسنده و نام سایت ، بلامانع است

ولی در غیر این صورت ، مستوجب عذاب وجدان و حرمت شرعی خواهد بود .